اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

خود من . . .

بیا وداع کنیم..
اگر بنا باشد کسی از ما بماند
همان به که تو بمانی
"کینه ی تو" به کار این دنیا بیشتر می آید "تا عشق من"..


محمود دولت آبادی
کلیدر
*************

فرصتی نمانده است
بیا همدیگر را بغل کنیم
فردا
یا من تو را می کشم
یا تو چاقو را در آب خواهی شست
همین چند سطر ...
دنیا به همین چند سطر رسیده است !
به این که انسان کوچک بماند بهتر است ،
به دنیا نیاید بهتر است
اصلا
این فیلم را به عقب برگردان
آنقدر که پالتوی پوست پشت ویترین ، پلنگی شود
که میدود در دشتهای دور
آنقدر که عصاها
پیاده به جنگل برگردند
و پرندگان
دوباره بر زمین …
زمین …
نه !
به عقب تر برگرد
بگذار خدا
دوباره دستهایش را بشوید
در آینه بنگرد
شاید ...
تصمیم دیگری گرفت ...
 

گروس عبدالملکیان
***********
طفلی به نام شادی،

دیری است گم شده است !

با چشم‌های روشن براق،

با گیسویی بلند، به بالای آرزو !

هر کس از او دارد نشان،

ما را کند خبر !

این هم نشان ما :

یک سو خلیج پارس ،

سوی دگر خزر !


محمدرضا شفیعی کدکنی
*****************

حالا مدتی­ست
ذهنم را خالی کرده­ام
از خیال
و دلم را از امید

نشسته­ام لب ایوانِ روزمرگی
نگاه می­کنم
به این روزها
که برای خودشان می­روند

رسیده­ام به بی­حسی
به بی تفاوتی...

رسیده­ام به حس برگی که می­داند
باد از هر طرف که بیاید
 
سرانجامش 

افتادن است ...

نظرات 20 + ارسال نظر
اترین چهارشنبه 21 فروردین 1392 ساعت 20:45 http://onelass.blogfa.com

چرا انقدر غمگین اخه اشکم درومد که

چون حاله خوشی ندارم...

سهیلـ چهارشنبه 21 فروردین 1392 ساعت 20:55 http://crazywriter.blogfa.com/

رسیده ­ام به حس برگی که می­داندباد از هر طرف که بیاید
سرانجامش افتادن است ...

همشون عـــــــــــــالی بودن رفیق ، خیلی قشنگ بودن خیلی...

ممنونم رفیق

hoda چهارشنبه 21 فروردین 1392 ساعت 23:01 http://faramooshshodeh.blogfa.com

با عشق خدافظی کنی, یا با عشقت?

هر دو

مهلا چهارشنبه 21 فروردین 1392 ساعت 23:37 http://happy-black.blogfa.com

کارمـــان به جایــی رســـیده که
طـــوری بایـــد دلتنـــگ شـــویم
که به کســـی بـــرنخـــورد...

+سلام لیلی جاااان...
مرسی بابت حضورت
لینکیدمت:)))

سلااااااااااااام عزیزم....
خواهش
ممنونم

سودابه پنج‌شنبه 22 فروردین 1392 ساعت 14:13

سلام لیلی جون این پستت غمگین هست ولی خیلی خوشگله مثل همیشه عالی بود
بابت شعری که برام فرستادی ممنون بوسسسسسس

سلام عزیزم....
ممنونم....
خواهش....

حقیقت دارد که من می توانم

با شعرهای تو

با باران مشاعره کنم

و بند نیایم . . .

حقیقت دارد..............

sharona پنج‌شنبه 22 فروردین 1392 ساعت 15:12 http://shanis.blogfa.com

سلام لیلی جووون...خوبی...
مثه همیشه زیبا بود....لذت بردم....
+ببخشید زودتر جوابتو ندادم....حالم خوب نبود....بیمارستان بودم.....

سلام عزیزم.... ممنون
لطف داری...ممنونم
ا ا ا ا چرااااااااااااااااااااااااااااااا؟ خدا بد نده؟

مهلا پنج‌شنبه 22 فروردین 1392 ساعت 15:31 http://happy-black.blogfa.com

از هیچ زلزله ای نمی ترسم
چون دیوارهای خانه ام را با میخ
به قاب عکست چسبانده ام...!
" مهدی کاشی "

خیلی زیبا بووووود....ممنونم

سعید پنج‌شنبه 22 فروردین 1392 ساعت 16:40 http://35682183.blogfa.com/1392/01/3

همراه نیروهای عراقی مشغول جست و جو بودیم. فرمانده این نیروها دستور داده بود در ظرفی که ایرانی‌ها آب می‌خورند، حق آب خوردن ندارند. همکلام شدن با ایرانی‌ها خشم این افسر را در پی داشت.
روزی همین افسر به من التماس می‌کرد که تو را به خدا این سربند رو امانت به من بده. من همسرم بیماره، به عنوان تبرک ببرم. براتون برمی‌گردونم. روی سربند نوشته شده بود : «یا فاطمة الزهرا(س)».
داخل یک نایلون گذاشتم و تحویلش دادم. اول بوسید و به چشمانش مالید. بعد از چند روز برگرداند. باز هم بوسید و به سینه و سرش کشید و تحویلمون داد.
از آن به بعد سفره غذای عراقی‌ها با ما یکی شد. سر سفره دعا می‌کردیم، دعا را هم این افسر عراقی می‌خواند : «اللهم أرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک».



از کتاب «تفحص» ؛ انتشارات «یا زهرا(س)»


جالب بود....

ღســـ ـــمیــ ــراღ پنج‌شنبه 22 فروردین 1392 ساعت 20:05 http://patoghe2oosti.blogsky.com

مرسی گلم آژ کردی خبم کن
بیام

چشم عزیزم

سعید جمعه 23 فروردین 1392 ساعت 11:33 http://35682183.blogfa.com/1392/01/3

نصایح امروزی لقمان حکیم به پسرش !

پسرم! گروهی، اگر احترامشان کنی تو را نادان می دانند و اگر بیمحلیشان کنی از گزندشان بی امانی. پس در احترام، اندازه نگهدار
پسرم! دانشگاه کسی را آدم نمی کند. علم را از دانشگاه بیاموز ، ادب را از مادرت
پسرم! سخت ترین کار عالم ، محکوم کردن یک احمق است.
پسرم! در تاکسی با تلفن همراه بلندبلند صحبت نکن
پسرم! با کسی که از روزنامه فقط نیازمندیهایش را میخواند دوستی نکن. آدم بیکار و بی اراده ای است.
پسرم! با کسی که شکمش را بیشتر از کتاب هایش دوست دارد ، دوستی مکن.
پسرم! با رئیس ات زیاد گرم نگیر برایت گپ جور میکنند.
پسرم! هیچ گاه از دانشگاه های هاروارد، ماساچوست و بوستون مدرک نگیر. برایت گپ جور میکنند.
پسرم! قرض نگیر. قرض هم نده.
پسر! اخبار را از منابع مختلف بگیر. جمع بندی اش با خودت. مخاطب دائمی یک رسانه بودن آدم را به حماقت می کشاند.
پسرم ! کسی را به خاطر دین اش مسخره نکن. چون او هم حق ندارد بخاطر دین ات تو را مسخره کند.
پسرم! شهر ما خانه ما! …نه نه نه! نمی خواد عزیزم. شهرشان خانه خودشان. اول اتاقت رو از این ریخت در بیار.
پسرم! دوستانت را با یک لیوان آب خوردن امتحان کن! آب را به دستشان بده تا بنوشند! بعد بگو تا دروغ بگویند! اگر عین آب خوردن دروغ گفتند از آنان بپرهیز…
پسرم! قواعد رانندگی را بیخیال. فقط مواظب باش بهت نزنند.
پسرم! اگر کسانی از سر نادانی به تو خندیدند ، تو برای شفایشان گریه کن
هان ای پسر! اهل هنر را احترام کن. اما مواضع سیاسی ات را با کسی مسنج وکسی را به خاطر مواضعش مرنجان.
پسرم! بلوتوث تلفن همراهت را خاموش نگهدار، مگر در مواقع ضروری
فرزندم!هیچ کس تنها نیست.
پسرم! هر روز از همکارانت در اداره عمیقا خداحافظی کن. کسی نمی داند آیا فردا در همان اداره باشی یا نه. اداره در همان شهر باشد یا نه. شهر در… ولش کن پسرم
پسرم! پیامک های عید نوروزت را همین الان بفرست هان ای پسر! خواستی در مملکت خودمان درس بخوانی بخوان. خواستی فرنگ بروی برو. اما اگر ماندی از فرنگ بد نگو ، اگر رفتی از مملکتت.
و در آخر: پسرم اوج نگیر

خیلی ممنونم آقا سعید... واقعا بجا بوووووود...

مهلا جمعه 23 فروردین 1392 ساعت 12:33 http://happy-black.blogfa.com

مردم همه دینشان به باد است اینجا
دکان فروش دین زیاد است اینجا
شرمنده که کمتر از شما میگوییم
بازار شما کمی کساد است اینجا
"اللهم عجل لولیک الفرج"

اللهم عجل لولیک الفرج.......

احمدرضا جمعه 23 فروردین 1392 ساعت 14:03 http://chercnevis.blogfa.com/

مـــــن ماندم و شانزده جلد لغــــــــت نامـــــه!


ک هیچ کدام از واژه هایش مترادف ” دلتنگــــــــی ” نمی شود …


حتما دهخـــــــدا هم می دانست


” دلتنگــــــــی ” معنا ندارد …


دردـ داردـ !!!!

احمدرضا جمعه 23 فروردین 1392 ساعت 14:05 http://chercnevis.blogfa.com/

سلام
ممنون که سر میزنی!
یه کم درگیر دانشگاه و اینور اونورم!
وقت نمیکنم زیاد بیام!
باز هم ممنون!

سلام
خواهش
آهان.....
خواهش...لطف کردی...ممنونم

بابک جمعه 23 فروردین 1392 ساعت 16:34 http://ban-baran.blogfa.com

همه محبتت را به پای دوستت بریز ولی همه اسرارت را در اختیار او نگذار

ممنونم...حتما....

مرتیکه جمعه 23 فروردین 1392 ساعت 21:46 http://martike.blogfa.com/

وبلاگت یه جوریه !
آدم غصه ـش میگیره


ممنونم که انتقاد کردی... قبول دارم

سعید یکشنبه 25 فروردین 1392 ساعت 15:47 http://35682183.blogfa.com/1392/01/3

دلی کاو بود همدردم، چنان گم گشت در دلبر

که بسیاری نظر کردم، دل از دلبر نمی‌دانم

زیبا بود..ممنونم

فازی سه‌شنبه 27 فروردین 1392 ساعت 18:26 http://www.Antiboy-nod32.blogfa.com

سلام عزیزم خیلییییییی نایسهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

سلام گلم
ممنونم........لطف داری

a چهارشنبه 28 فروردین 1392 ساعت 15:25 http://dearfriends.blogsky.com/pages/index/

سلام ممنون که سر زدی اگه خواستی لینک کن و اطلاع بده لینکت کنم راستی تبادل بنر هم می کنیم اگه بخوای

سلام
خواهش
چشم

من او پنج‌شنبه 29 فروردین 1392 ساعت 01:42 http://maneo0o.blogfa.com/

نَمُردم ...
سفید پوش که به هوش آمدم
پدر گفت : خدا را شکر , بخیر گذشت.
از آن روز ,
به حرمت اعتقاد شصت و چند ساله اش
زندگی کرده ام .

زیبا بود...
ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد