اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

آنکه بود عاشق یک دانه پرست

دم به دم شد عاشق عالم پرست 


+چرت و پرت های مغزم

کسی هست ؟

چه قرصی مصرف کرده اند اسکله ها ؟

تا زانو در آب نشسته اند در برابر غروب که چه چیزی را به یاد بیاورند ؟



آیا کسی هست شهادت بدهد ما در نگاتیو های سوخته می خندیم !!!