اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

هر که پرسد : ای فلان ! حال دلت چگون شد ؟


خون شد و دم به دم همی ، از مژه می چکانمش ...


مهدیه لطیفی