اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

وای وای حالا وای وای

سلام به دوستان ... 

 

 نمیدونید امروز چه امتحانی دادم....از همه کلاس فقط من بهتر خونده بودم نمونه سوالا که حدود 200 تا بودم من قبل از امتحان واسشون زده بودم...قبل از امتحان قرار شد به روشی که قبلا عرض شده به همشون برسونم... 

 

اما وقتی برگه سوالا اومد دستم تا سوال 6 پیش رفتم از سوال 7 به بعد شدم اینطوری...به فلاکت بقیشو زدم تازه مراقب هم متوجه شد تموم کسایی که اطرافم بودنو برد...... 

 

خلاصه تا سوال 35 تخیلی زدم...بعد شمارش کردم که چند تاشو مطمئنم دیدم شد 12تا... 

ولی خوبیش اینه 6 نمره میان ترمو دارم... 

 

دوستان دست به دعا برمیداریم بلکه قبول بشویم ...  

 

ممنونم از همتون بابت دلگرمی فقط یکم دیر بود.. 

نظرات 16 + ارسال نظر
سحر دوشنبه 9 بهمن 1391 ساعت 02:43

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد؟

نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت؟

ولی بسیار مشتاقم،

که از خاک گلویم سوتکی سازد.

گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش

و او یکریز و پی در پی،

دَم گرم خوشش را بر گلویم سخت بفشارد،

و خوابِ خفتگان خفته را آشفته تر سازد.

بدین سان بشکند در من،

سکوت مرگبارم را.

من این شعر رو خیلی دوست دارم...ممنونم

مرتضی دوشنبه 9 بهمن 1391 ساعت 02:50

به ساعت نگاه می کنم:
حدود سه نصفه شب است
چشم می بندم تا مبادا چشمانت را از یاد برده باشم
و طبق عادت کنار پنجره می روم
سوسوی چند چراغ مهربان
وسایه های کشدار شبگردانه خمیده
و خاکستری گسترده بر حاشیه ها
و صدای هیجان انگیز چند سگ
و بانگ آسمانی چند خروس
از شوق به هوا می پرم چون کودکی ام
و خوشحال که هنوز
معمای سبز رودخانه از دور
برایم حل نشده است
آری!از شوق به هوا می پرم
و خوب می دانم
سالهاست که مرده ام
حسین پناهی

خیلی زیبا بود عزیزم ...ممنونم

پری دوشنبه 9 بهمن 1391 ساعت 02:56

بیراهه رفته بودم

آن شب

دستم را گرفته بود و می کشید

زین بعد همه عمرم را

بیراهه خواهم رفت

نگو اینا عزیزم...

کــاش میشــد!!!!
حـــرفـــــ هــای نــاگفتــه ام را


مـی شــود در سکــوتــی جــای داد


و مـــن مــانده ام کــه چگـــونـــه


اینهمـــه سکـوتـــــ را در دلـی خستـــه بگنجــانــم!


تـــو بگـــو ایــن دل تـــابـــــ مــی آورد


اینهمـــه تنهـــــایـــی و ... ؟!


کــاش میشــد گفتــــــــ امـــا نمـی شـــود

ممنونم از حضورت...

سهیلـ دوشنبه 9 بهمن 1391 ساعت 12:12 http://crazywriter.blogfa.com

باز جای شکرش باقیه همون 12 تارو مطمئنی

آره واقعا...

روشن است که خسته ام
زیرا آدمیان در جایی باید خسته شوند
از چه خسته ام، نمی دانم!
دانستنش به هیچ رو به کارم نیاید
زیرا خستگی همان است که هست
سوزش زخم همان است که هست
و آن را با سببش کاری نیست
آری خسته ام
و به نرمی لبخند می زنم
بر خستگی که فقط همین است
در تن آرزویی برای خواب
در روح تمنایی برای نیندیشیدن./

ممنونم....

انشاا... موفق باشی
همه نمرات هم 20 بشه

20؟؟؟

نمیشه...

ذکرفرشتگان خدانام احمد است
دل روشن ازاین حقیقت سرمد است
زیباترین جمله عمرم که خوانده ام
صلوات برمحمد وال محمد است
میلاد حضرت رسول و امام جعفرصادق
برشما مبارک

ممنون احسان...

منم بهت تبریک میگم...

joli75 دوشنبه 9 بهمن 1391 ساعت 22:55 http://hajmsabz.mihanblog.com

چشمـــ گذاشتمــ و تو رفتی . . .


اما ......
تا همیشه شمردن شرط بازیِ ما نبود

جالب بود

joli75 دوشنبه 9 بهمن 1391 ساعت 22:56 http://hajmsabz.mihanblog.com


نقــاش خــــوبی نــــبودم...

..

اما

..

ایــن روزها...

..

به لطـف تــــــــــو...

..

انـــتظار را

..

دیـــدنی میکــشـم

زیبابود عزیزم...ممنونم

اولین روز زمستان دوشنبه 9 بهمن 1391 ساعت 23:00 http://yazdan-paki1.blogsky.com/

سلام عیدت مبارک آپم

سلام عید تو هم مبارک...

سودابه چهارشنبه 11 بهمن 1391 ساعت 19:34 http://manoto-1390.blogfa.com/

ایشالله که قبول میشی نترس شجاع باش

قبول شدم عزیزم...

•✗ǮÕ_ÕПĬ✗• چهارشنبه 11 بهمن 1391 ساعت 22:50 http://rejection.blogfa.com/

مى خواهى بروى؟

بهانه مى خواهى؟

بگذار من بهانه را دستت دهم..

برو و هرکس پرسید چـــرا؟

بگو لجوج بود! همیشه سرسختانه عاشق بود..

بگو فریاد مى کرد! همه جا فریاد مى کرد که فقط مرا مى خواهد..

بگو دروغ مى گفت! مى گفت هرگز ناراحتم نکردى..

بگو درگیر بود! همیشه درگیر افسون نگاهم بود..

بگو بی احساس بود! به همه فریاد ها، توهین ها و اخم هایم، فقط لبخند می زد..

بگو او نخواست! نـخـواسـت کـسـى جـز مـن در دلــش خـانـه کـنـد......
[گل]..

حرفای خوب و دردناکی بود....ممنونم

ریحانه پنج‌شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 00:15 http://zendegieman9.blogfa.com/

ایشالله که قبول میشیییی
شما قبلا وبلاگ من امده بودی ایا؟

قبول شدم...

بله....اومده بودم

سودابه جمعه 13 بهمن 1391 ساعت 22:08 http://manoto-1390.blogfa.com/

آفرین بهت تبریک میگم حالا کو شیرینیش

...ممنونم

امیر علی شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 18:50 http://ashegh1995.blogfa.com/

سلام
میسی سر زدی
شانس؟؟؟؟؟؟؟
بخت در خونش و زده

سلام
خواهش...

پس اگه در خونتو زد محکم بچسب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد