اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

خاطرات امتحانی

کسی پیدا نمیشد ما رو عوض کنه خودم دست بکار شدم... 

 

خب بتعریفم از امتحانات آخه هنوز تنور امتحانات پیام نوریا داغه مثه خودم که باید بچسبونیم به تنور مادر بزرگه... 

امتحان اولم که مثلا خوب خونده بودم ونمونه سوالم حل کرده بودم با دل خرم رفتم سر جلسه...چشمتون روز بد نبینه چشمم که به سوالات افتاد شدم اینظوری....خلاصه سوالا رو زدیم یکی از دوستانم واسه همه امتحانا جلوی من صندلیشه چون فامیلامون اولش مثه همدیگس اشاره کرد به درس خونمون که تیک بزنه تو برگه...ما هم از خدا خواسته دوتا شو بزور دیدم و زدم ...بعد که نمرشو دیدم شدم اینطوری...ولی خوبیش این بود که نمره آبرو داریه 

 

امتحان دومی خدا رو شکر خوب بود نمرمون شد مثه بچه درس خونا البته بگما زبان تخصصی بود 

امتحان سومی من بودمو بچه درس خونمون که بد نبود ولی بعد که نمرشو دیدم شدم اینطوری... 

 امتحا چهارمی خیلی باحال بود دوستم که صندلی جلویی بود خوب نخونده بود نقشه کشیدیم که من از اول واسش بگم نکته جالب این بود که قرار شد من با صدای پا واسش بگم مثلا گزینه یک..یه ضربه...وقتی هم که سوالی رو بلد نیستم صدامو صاف کنم...شما یاد نگیرینا... 

آقا ما شروع کردیم به سوال5که رسیدیم صدامو صاف کردمو ادامه دادم تا آخر...وقتی زدن تستا تموم شد نگاه کردم دیدم دوستم بال بال میزنه و هی یه چی میپرسه...گفتم کف دستت بنویس دیدم یک یکی سوالا رو داره میپرسه منم با ضربه گفتم ولی شده بودم اینطوری...بعد از امتحان ازش پرسیدم مگه با من پیش نرفتی میگه از وقتی صداتو صاف کردی قاطی کردم...خلاصه نمرش دو نمره پایین تر ازمن شد..ولی کلی سپاسگزاری کرد... 

امتحان پنجمی هم با این منوال طی شد با این تفاوت که اومدیم دوتا سوال از دوست درس خونمون بپرسیم که باعث شد دوتا سوالی که درست زده بودیم غلطش کنیم...تقلب به ما نیومده..... امتحان شیشمی هم افتضاح بود...فقط من امتحان داشتم...

 

یکشنه هم امتحان آخریه که بسیار سخته امید داریم به خیر بگذرد....

نظرات 14 + ارسال نظر
سودابه جمعه 6 بهمن 1391 ساعت 23:48 http://manoto-1390.blogfa.com/

سلام لیلی خانم ایشالله که به خیر میگذره وبا نمره خوب قبول شی واینجولی بشی منم بیام ببینم خوشحال بشم اینجولی

سلام... ایشالااااااااا

ممنونم عزیزم

بابک شنبه 7 بهمن 1391 ساعت 09:21 http://ban-baran.blogfa.com

قـــــدر لحـــــظـه ها را بـدان …

زمـانــــــی می رسد که تـو دیگــــــــر قادر نیستـــــی بگـویـــــی :

جبــــــران مـــــی کـنم …


........
امتحان اخرو خوب میدی امیدوارم

ممنونم

ایشالا خدا از دهنت بشنوه...

این روزها دچار سر گیجه‌ام
تلخ تر از تلخ…
زود می رنجم ، انگار گمشده‌ام! حتی گاهی می‌ترسم …
چه اعتراف بدی…
شاید لحظه کوچ به من نزدیک شده،
دلم هوای سردی غربت دارد

نگو اینطوری...

adel شنبه 7 بهمن 1391 ساعت 14:32 http://delkhun75.blogfa.com

من فقط با غم حال میکنم

چون خیلی مرده تو هیچ شرایتی تنهام نمیذاره

خب تو ولش کن اونم میره...چسبیدی بهش انتظار داری بره؟!!

سلام بر آجی لیلی خودم
خوبی عزیزم؟
افرین همش ایجوری بنویس حالمونو خوب کن
واسه ما که هر ۵ صندلی یه مراقب میذارن نمیشه جم خورد.
خوشبختم منم پیام نوریم

سلام به آباجی گلم

ممنونم...چشم
جدی؟

منم خوشبختم..

زینب شنبه 7 بهمن 1391 ساعت 17:59 http://zaraban-z.blogsky.com/

سلام جیگر
خوشبحالت که امتحانات تستیه....
مال من همه تشریحی 3 ساعت وقت سخت حل نشدنی و فضایی
من این ترم مشرووووووووووط میشم

سلام عزیزم

جدی!!مگه رشتت چیه؟؟؟

خدانکنه...

سلام با افتخار لینک شدین

سلام
ممنونم

hami یکشنبه 8 بهمن 1391 ساعت 01:38 http://haminevesht.blogfa.com/

ishala k hame darsato pass mikoni

ایشالا...

مرتضی یکشنبه 8 بهمن 1391 ساعت 02:28

سلام انشاا... نه در امتحاناتتون بلکه در تمامی مراحل زندگیتون شادوخوشحالو پیروز باشید. هر چه دشنام ، از لب ها خواهم بر چید. هر چه دیوار ، از جا خواهم برکند. رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند!استاد سهراب سپهری

سلام...ایشالا...

ممنونم

سهیلـ یکشنبه 8 بهمن 1391 ساعت 08:19 http://crazywriter.blogfa.com

سلام؛
انشاالله امتحان آخری نمرت عااااااااااااااااااااالی بشه
خوشحالم که حال و هوات بهتر شده .

سلام....
ایشالا....

ممنونم

علیرضا یکشنبه 8 بهمن 1391 ساعت 09:32 http://www.ghasedak68.blogfa.com

به سلامتی......الان یعنی سر جلسه ای؟؟؟؟
چقدر سختی میدین به خودتون برا تقلب رسانی...بابا راه های ساده تری هم وجود داره به خدا....

سلامت باشین...

به جان دیوار مراقبا خیلی سخت گیرن...

برای اینکه برگــــــه ی نقاشیم سفید بود

معلــــــم تنبیه ام کرد

بچه ها مسخــــره ام کردند

اما من خداییــــــ را کشیده بودم که همه میگفتند:

دیدنیـــــــ نیست

خیلی زیبا بود ممنونم....

مریم شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 18:03 http://asemaneabi50

عالی بود.مرسی.به وبلاگ منم یه سر بزن

ممنونم

چشم

آدرس رو کامل نوشتی؟؟

زینب یکشنبه 15 بهمن 1391 ساعت 08:58 http://zaraban-z.blogsky.com

آره
مهندسی برق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد