اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....
از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردماینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....
از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردمدرباره من
سنگینی گفته هایم
به سنگینی گوش هایتان در
+ پوزخند بزنید به زندگی ..
ادامه...
پیوندها
- جملات مغرضانه یک عدد دیازپام
- چکاوک(علیرضا)
- منو او ( فانتیک )
- جایی میان سپید و خاکستر(علیرضا)
- ღღروزهـــــــای یـــــک عمــــرღღ(فافا)
- روزهای زندگی من (ناهید)
- ماریجوآنا
- افرند(امیر حسین )
- تقصیـــــــــــــــر(مهلا)
- عشق و عاشقی
- دخمل دل نازک(شارونا)
- کمی قهوه کمی دود
- کلبه شکلاتی
- شعله
- شبنـــــم
- منـــــــ و روزنوشـــــت هایم
- سایه سار مهربانی (رها)
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- آبان 1395 2
- مهر 1394 2
- اردیبهشت 1394 1
- فروردین 1394 4
- اسفند 1393 2
- بهمن 1393 2
- دی 1393 3
- آذر 1393 1
- آبان 1393 1
- مهر 1393 1
- شهریور 1393 7
- مرداد 1393 7
- تیر 1393 5
- خرداد 1393 2
- اردیبهشت 1393 3
- فروردین 1393 5
- اسفند 1392 1
- بهمن 1392 3
- دی 1392 2
- آذر 1392 4
- آبان 1392 7
- مهر 1392 10
- شهریور 1392 9
- مرداد 1392 11
- تیر 1392 11
- خرداد 1392 9
- اردیبهشت 1392 9
- فروردین 1392 12
- اسفند 1391 13
- بهمن 1391 18
- دی 1391 18
- آذر 1391 4
آمار : 81252 بازدید
Powered by Blogsky
زمین بزن برگ آخرت را هم
نه ... روبروی تو بازنده اند حالا هم
قمار بازترین مردهای دنیا هم
زمین زدم ورقی را شروع شد بازی
ولی به قصد - فقط - روبروشدن با هم
اگرچه می دانستی - اگر چه می دیدم
در این مقابله جز باختن نمی خواهم
طنین قهقه ات در تبسمم می ریخت
هجوم زلزله ات در غرور گهگاهم
سیاه و سرخ گره خورده بود و پیدا بود
جنون دست تو در تک تک ورقهاهم
در این نبرد، فقط بی بی دل ات کافیست
برای کشتن پنجاه ویک ورق باهم
بدست داشتی آن قدر دل که می لرزید
دل سیاه ترین برگه های بالا هم
مرا به باخت کشاندی ولی نیفتادم
به این امید که روز خداست فردا هم
شروع می شود این بازی تمام شده
اگر زمین بزنی برگ آخرت را هم
سُهره
دوشنبه 13 خرداد 1392 ساعت 20:09
خوووووووووووووووووب مثل همیشه
خبس خبس خیلی خبس
شاعرش کی بود عایا؟
ممنونم رفیقی گلم.....
نیمیدونم
لیلی
که مثل ژالواژان در د کوزدها را می بینی
این کویر پر شده از تناردیها
پنیکیو هر چه دوست دارد دروغ بگویید
دماغش تکون نمی خورد
همینطوره....متاسفانه
عاشقی حس لطیفیست
نگهش میدارم
چه با او
چه بی او
*****
دقیقا....
سلام
دق کردم تا اجازه ورود داد بلاگفا خیلی بهتره
شعری زیبا بود قبلا هم این شعر رو حونده بوم ولی صد بار هم بخونمش تازگی داره
سلام
تازگیا بلاگفا و بلاگ اسکای اینطوری شده گندشو درآوردن دیگ....
ممنونم... خوشحالم خوشت اومده
سلام
با کلاغ قصه من آپم
نتایج مسابقه هفته هم اعلان شد
سلام
میام :)
همیشه برد خواه تو، همیشه مات خواه من
بچین دوباره می زنیم سفید تو سیاه من
ستاره های مهر ه و مربعات روز و شب
نشسته ام دوباره روبروی قرص ماه من
پیاده را دو خانه تو و من یکی نه بیشتر
همیشه کل راه تو همیشه نصف راه من
تمسخر تکان اسب و اندکی درنگ، تو
گناه و دست بر پیاده، بازهم گناه من
یکی تو و یکی من و یکی تو یکی نه من
دوباره رو سفید تو دوباره روسیاه من
دوباره شاد لذت نبرد تن به تن تو و
دوباره شرمسار ارتکاب این گناه من
تو برده ای و من خوشم که در نبرد زندگی
تو هستی و نمانده ام دمی بدون شاه من
غلامرضا طریقی
.
.
یاد این شعر افتادم.....
شعر قشنگی بود....دوست داشتم....قبلا ناقصشو خونده بودم....
خیلی شعر قشنگی بود ممنونم علی جان.... :)
+ ممنونم
من بخوام کامنت خصوصی بدم باید چیکار کنم؟؟؟
تو وبت جواب دادم...
آپم
میام :)
اول از همه برایت آرزو می کنم که بدانی که شادترین افراد لزوما" بهترین چیزها را ندارند , بلکه از هر چه سر راهشان قرار می گیرد بهترین استفاده را می کند ..
برایت همچنین آرزو دارم دوستان زیادی داشته باشی , دوستانی که اگرچه ناپایدارند , شجاع و صادق نیز باشند , و دست کم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد ..
و چون زندگی بدین گونه است ,
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی ..
نه کم و نه زیاد , درست به اندازه , تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهند , که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد ..
تا که زیاده به خود غره نشوی ..
و نیز آرزومندم مفید واقع شوی , تا در لحظات سخت , وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است , همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سر پا نگه دارد ..
همچنین برایت آرزومندم صبور باشی ,
نه با کسانی که اشتباهات کوچک می کنند , چون این کار ساده ای است ,
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر می کنند ..
و با کاربرد درست صبوریت برای دیگران نمونه شوی ..
و امیدوارم اگر جوان هستی ,
خیلی به تعجیل بالغ نشوی ..
و اگر بالغی , به جوان نمایی اصرار نورزی ,
و اگر پیری , تسلیم نا امیدی نشوی ..
چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است بگذاریم در ما جریان یابد ..
امیدوارم به پرنده ای دانه بدهی و به آوازش گوش فرا دهی ,
هنگامی که آوای سحرگاهی اش را سر می دهد ..
چرا که به این طریق ,
احساس زیبایی خواهی یافت ..
به رایگان !
امیدوارم دانه ای هم بر خاک بیفشانی , هر چند خرد بوده باشد ...
و با روئیدنش همراه شوی , تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت جریان دارد ..
و به علاوه امیدوارم پول داشته باشی , زیرا در عمل به آن نیازمندی ..
و حد اقل سالی یک بار پولت را جلو رویت بگذاری و بگویی : "این مال من است.."
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است !
و نیز آرزومندم که با تمام وجود متوجه باشی که مافوق همه ی اینها , در اطرافت افرادی نیز هستند که افسرده و غمگین اند , یا در حقشان بی انصافی شده ..
اگر همه ی این ها برایت فراهم شد , دیگر چیزی ندارم که برایت آرزو کنم ..
"ویکتور هوگو"
خیلی خیلی ممنونم آقا سعید... لطف کردین... :))
مثل همیشه عالی لیلی جون از کیه ؟
ممنونم عزیزم... نمیدونم ... یادم نیست :)
او که می‌رود نمیفهمد! اما او که بدرقه می‌کند خوب می‌داند که کاسه‌ی آب معجزه نمی‌کند!
+مرا به بخت کشاندی ولی نیافتادم...عالی بود
++سلام بانو خوبی؟؟
عالی بود عزیزم....
+ممنونم :)
++سلام عزیزم... بد نیستم :) تو خوبی؟
سلاااااااااام لیلی جووووووووووووونم
خوفی؟!؟!؟!
من بررررررررگشتم
همین دیگه
برم نظر بزارم
فعلا
سلاااااااااااااااااااااااااااام اترین گللللللللللللللللللللللم....
چیطوری؟
به به... بسلامتی
:))))))))
نظر من کوووووووووووووو..
من نظر نذاشته بودم!؟ ولی این شعرو خوندما!!
خلاصه که خیلی قشنگه، قالب جدیدتم مبارک
نظر نبوووووووووود... بلاگ اسکای 48 خراب بودا....
ممنونم... مرسی :)
********************دعوتنامه**********************
سلام
فردا خرداد در وبلاگ
www.circle-of-love..blogfa.com
جشن تولدی برگزارخواهدشدکه باعث افتخاراست هرکه این دعوتنامه رامطالعه می فرماید دراین جشن حضوربهم رساند.
برای کادو هیچ چیز برای ما مهم تراز تعداد کامنت های زیادنیست.واین باور رامی رساند که چه قدر درخوشحالی دیگران سهیم می شوید.
البته عشقم ازاین موضوع کاملا بی خبراست واین یک سوپرایز برای اوست.
**تبصره:برای شرکت دراین جشن هیچ محدودیتی وجودندارد**
باتشکرازهمه ی شماعزیزان
منتظرشماهستیم
سلام...
چشم.. اگ فرصت کنم :)
در انتهای هر سفر
در آیینه
دار و ندار خویش را مرور می کنم
این خاک تیره این زمین
پایوش پای خسته ام
این سقف کوتاه ، آسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خدای ِ دل
در آخرین سفر
در آیینه به جز دو بیکرانۀ کران
به جز زمین و آسمان
چیزی نمانده است
گم گشته ام ‚ کجا
ندیده ای مرا ؟
حسین پناهی
خیلی زیبا بود...ممنونم :)
وقتــــی تمــــام اِحســــاس دلتَنـــگیتــــ را با یکــــــ
"بهـــ من چــــه"
پاســــخ میگیــــری...
بـــــه کســـــی چــــه که تو چقـــــدر تنهایـــــی..
دقیقا... :((((((
سلام
چرا انقد ناامیدی؟! مگه چه بلایی سرتون اومده چه زندگی ای دارین که انقد تلخه وبتون؟
من خودم تازگیا از یه حادثه ی تلخ تو زندگیم عبور کردم، خیلی شاد نیستم و میتونم مشکلات دیگرانو بفهمم ولی اونایی که دوز غمشون میره بالا برام علامت سوال و تعجب ایجاد میشه!
سلام...
تو وبتون جواب دادم....
+آدما با هم تفاوت دارن....