حتّی درست تا لب ریل قطار رفت
ترسید شاعرانه نمیرد، کنار رفت
برگشت پشت پنجرهی خانهاش نشست
یک دور مثل باد دقیقه شمار رفت
ـ من اینهمه مداد و ورق نفله کردهام
در بیست و چند سال که بر یک مدار رفت
تقویم را ورق زد دنبال بچگیش
حتی سراغ آلبومش چند بار رفت
لحظه به لحظه عقربهها تندتر شدند
ساعت چهار آمد، ساعت چهار رفت
حتی غروب آمد، حتی غروب رفت
حتی زمستان آمد، حتی زمستان رفت
از صندلی بلند شد و مشت زد به میز
فرصت نشد قبول کند، زیر بار رفت
فردا درست ساعت نه ... روزنامه ها؛
یک شاعر روانی زیر قطار رفت
مهدی فرجی
فوق العاده زیبا بود عالی بود بی نظیر بود مال خودت بود
ممنونم لطف داری... نه اسم شاعرش پایین شعر بود..
سلام لیلی چطوری؟؟؟
عالی بود
عالی
سلام عزیزم...خوبم
ممنونم
:)
شب خوش
شبت خوش
حس نوشته هاتو دوس دارم...
اینم زیبا بود....مثل همیشه...
ممنونم لطف داری
مهدی فرجی رو خیلی دوست دارم..شعراش رو خیلی دوست دارم..این هم عالی بود...تصاویر هم خیلی زیبا...مرسی
ممنونم...
خدایی خیلی شعر قشنگی بود

اختیار داری....باعث مباهاته ما رفیق شوما شیم!
لینکت شدی با افتخـار
ممنونم
لطف داری عزیزم...
شماهم لینک میشی
سلام
متن آخرفوق العاده بود...
سلام
ممنونم
هم شعر فوق العاده بود هم عکسهاش
ممنون(;
راستی این هدی خانوم فک کنم با من قهره ها وب شوما اومده ولی پیش ما نمیاد
ممنونم
خواهش
نه بابا وب منم نمیاد..
من همان نایم که گر خوش بشنوی
شرح دردم با تو گوید مثنوی
با لب دمساز خود جفت آمدم
گفتنی، بشنو که در گفت آمدم
من همان جامم که گفت آن غمگسار
با دل خونین لب خندان بیار
من خمش کردم خروش چنگ را
گرچه صد زخم است این دلتنگ را
من همان عشقم که در فرهاد بود
او نمیدانست و خود را میستود
من همی کندم نه تیشه، کوه را
عشق شیرین میکند اندوه را
در رخ لیلی نمودم خویش را
سوختم مجنون خام اندیش را
میگریست او در دلش با درد دوست
او گمان میکرد اشک چشم اوست
گر جهان از عشق، سرگشته است و مست
جان مست عشق بر من عاشق است
ناز اینجا مینهد روی نیاز
گر دلی داری بیا اینجا بباز
خیلی زیبا بود..ممنونم
نبودی امشب ؟؟
نبودم...
از چوپان پیری پرسیدن چه خبر ... ؟ با لحن تلخی گـفت : گــــــــرگ شد آن بره ای که نوازشش میکردم ...
((((((مادر)))))))
یگانه داوری است
که بعد از خدا گناه مارا
هرچه باشد می بخشد
مطلب وسطی زیبا بود
ممنونم
همیشه یه پایان قشنگِ که آدم و تکون میده ...
آخرش و خیلی دوست داشتم :)
سلام لیلی جوووووووووووون وبت خیلی گشنگ بود مخصوصا شعراش آقا میشه منم دوشت بشم
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوشحال میشم سربزنی.راسی سال نو مبالک
سلااااااام عزیزم...ممنونم
چرا که نه....دوست من
چشم...وهمچنین
به گوشت میرسه روزی ، که بعد از تو چی شد حالم
چه جوری گریه میکردم ، که از تو دست بردارم
نشد گریه کنم پیشت ، نخواستم بچه رفتارم
نخواستم بفهمی تو ، که من طاقت نمیارم
دلم واسه خودم می سوخت ، برای قلب درگیرم
یه روز تو خنده هات گفتی ، تو میمونی و من میرم
سرم رو گرم میکردم ، که از یادم بره این غم
ولی بازم شبا تا صبح ، تو رو تو خواب میدیدم
خیلی زیبا بوووووووود...ممنونم