اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

تیک تاک ساعتم  

 

بشمار ..... ، 

 

من ، مرگ لحظه هام ... 

 

+لیلی نوشت

میدونم

میدونم ، با تو سقفی ندارم

میدونم باید خودم رو کنار بذارم

میدونی با من این کوچه بن بسته

میدونی این راه با بیراهه هم دسته

 

میدونم که این دل به قلبت گره خورده

میدونم دلتنگی هوش و حواست رو برده

میدونی سرنوشت واسه ما دوتا یکی نیست

میدونی اینجا پر از تابلو های ایـــــــست

 

احساس می کنم از وقتی دیدمت

دنیام پر شده از عشق و اضطراب

با چشم روشنت خورشید رو ساده کن

از نیمه های شب به زندگیم بتاب

من عاشقت شدم ، درکم کن و بفهم

تو بغض و انتظار سر به سرم نذار

از من که عاشقم چشمات رو بر ندار

دشواره این مسیر ، تو عشق کم نیار

چشمام رو بستمو هم دست بچگیم

از راهی رد شدم که به تو می رسید

تو این شب سپید جز تو که عاشقی

کی اشکامو شمرد، کی بغضم رو شنیــــــد

 

تو جزر و مد ماه زل میزنم به تو ،

دریا رو با چشات هم سطح می کنم

تو نقش اول این عاشقونه ای ،

من با تو گیشه هارو، فتح میکنـــم

 

از بغض و خاطره پل میزنم به تو

به روزهای قبل، به روزهای خوب

به روزهایی که گم می شدیم با هم

تو عمق کوچه ها از صبح تا غروب

این کوچه ها هنوز از عطر تو پرن

با اینکه دلخورن از دل نبستنت

نبض منو بگیر تا حس کنی تب رو

من موندم و شب و چشمای روشنت

ما میرسیم به هم هرجوری که شده

من رو ببخش اگه بی منطقم هنوز

من رو ببخش اگه درکت نمی کنم

دست خودم که نیست ،من عاشقم هنــــوز

 

 قطعه : بی منطق

آلبوم : ساعتا خوابن

خواننده : رضا یزدانی