این روزها
آنقدر تنها شده ام
که خودم را می گیرم و
الو
- صدایی که هم اکنون نمی شنوید
سکوت یک مرد دلتنگ است -
من از خودم حرف می زنم
من از خودم حرف در می آورم
من از خودم حرف می شنوم
که ارتباطم را با خودم قطع می کنم
جریان زندگی ام را از رگ هایم
و رو به قبله
مرده ام را به بازی می گیرم
- نکند گفت بمیری هم بر نمی گردم -
هرچه انگشت دارم
دوره می کنم
دیرکرده و نمی دانم
سر کدام خیابان
کدام کوچه
نکند سرحرفش مانده است؟
دیرکرده و
انگشت هایم
خبرم را به 110می رسانند
آپم
باشِد
+ مبارکآ باشه. خانم جهانگرد.
مرسییییی وکیل خانومی