اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

اینجا هنوز دختری هست که لبــــخنـــد میزند ....

از عشق بدم می آید ، یکبار عاشق شدم و مادرم را فراموش کردم

امتحان من :)

سلاااااااام زمستونی به همتون .. خوبین ؟ اوضاتون چطوره ؟ با زندگی میسازید ؟ 


منم خوبم.. روزا خوبه فقط آدماش وصله ناجورن البته بعضیاشون  

امتحانا یکی یکی داره میگذره خوب شروع کردم اما نمیدونم چرا بد پیش میره :| 


دیروز اینجا خیلی برف اومد بعد چندین سال مردم سر از پا نمیشناختن واسه برف بازی و آدم برفی منو آبجیمم وقتی برف میومد مثل ندید بدید ها رفتیم برف بازی و عکس گرفتن بعدشم خانوم برفی درست کردیم  حیف نمیشه عکسشو گذاشت مجاز نیست 

امروز امتحان داشتم از دیشب دوستان میگفتن امتحان لغو میشه من هر چی میگم آخه بوق های گلم امتحان ما سراسریه سوالاتمون از تهران میاد فقط دانشگاه آزادیا و دولتیا رو مثل کودکستانیا تعطیل میکنن ما پیام نوریا سنگم از آسمون بیاد باید بریم.. خلاصه صبح پاشدیم قرار شده بود بابای یکی از دوستان ببرتمون .. چشمتون روز بد نبینه باباش صبح زد زیر حرفش :| /فت اونجا که ما میخوایم بریم برف زیاد اومده و جاده ها وحشتناکه ، خدایی حقم داشت .. دانشگامون بیرون از شهره و نزدیک کوه.. بچه ها گفتن بیخیال امتحان بشیم ..حالا من :| آقا این طرف زنگ بزن اون طرف زنگ بزن هیچ تاکسی جرأت نمیکرد اونجا بره و باز هم من :|

خبر رسید دانشگاه خبر داده به نزدیک ترین دانشگاه پیام نور خودتونو برسونید سوالا رو فکس میکنیم ..یکی از دوستان اومد دنبالم با باباش با هم رفتیم .. رسیدیم اسمامونو نوشتن و فرستادنمون تو یه کلاس حدود ده نفری میشدیم هر یکی از یه دانشگاه بود ما چهار نفر از یه دانشگاه بودیم کنار هم نشستیم دو نفر رشتتون زیست بود منو دوستمم جهانگردی یه رب نشستیم تا برگه ها رسید هیچ مراقبی بالای سرمون نبود منو دوستمم از سوال یک تا 30 با مشورت نوشتیم  بعدم پاشدیم برگه ها رو دادیمو اومدیم بیرون رفتیم برف بازی و عکس گرفتن .. دوستم گفت میای خونمون منم گفتم آره ناهار چی دارین با باباش رفتیم تو راه خبر دار شدیم تو کلاساشون دوربین هست واسه همین مراقب نمیذارن حالا ما رو تصور کنید.. یکی از بچه ها گفت من رو دست دوستمو نمیتونستم ببینم پامیشدم از رو برگه ش نگاه میکردم .. قیافه ما :|

حالا صبح تا حالا داریم خدا خدا میکنیم پاس بشیم :) البته فک نکنم اذیت کنن .. مراقبای خوبی بودن

ناهار خونه دوستم چسبید  بعدم چایی و بعدشم با اتوبوس واحد اومدم خونه  :)


این بود قسمتی از روزهای زمستانی بنده :) البته قسمتای تلخشو حذف کردم .. :(


لبخند فراموش نشه :)


لیلی

نظرات 15 + ارسال نظر
فریبا سه‌شنبه 17 دی 1392 ساعت 20:25 http://faribaa.blogfa.com

ای جانم ...
تقلبم پس میکنی!!! نچ نچ نچ

بیشتر تقلب میدم خخخخخ :)))))

مهلا سه‌شنبه 17 دی 1392 ساعت 22:27 http://happy-black1.blogfa.com

خوبه که قسمتای تلخشو حذف کردی...
اینم از لبخند بنده:)
مرسی که هستی رفیق

ای جااانم فدای لبخندت :))
عزیزمییی

بهار چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 00:47

آخی...
چه روز باحالی
قسمتای تلخ لحظاتو که حذف می کنی تازه پی میبری زندگی چقد قشنگه

خخخخخخ :))))

شاید...

بانوچه چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 09:52 http://shaabnevis.blogfa.com

تقلب؟ وااااااااای برم لو بدم ؟ برم؟ برم؟

نرووووو :(((

سودی خانم چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 11:21

سلام لیلی جون چقدر بد شده دوربین گذاشتن ولی اینجور امتحانا خیلی باحاله

سلاااام عزیز دلم.. باحالیش که باحاله اگه با دوربین کوفتمون نکنن :| :))))

امیرحسین... چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 12:29

به قول یکی از استادام همه تون از دم می افتین

وووویییییی زبوندا گاز بیگیر... :(

سارا چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 15:08 http://istgaheshadi1391.blogsky.com/

مے گویَنْــــــלْ ضَعیـــــفْ شُــــــלهِ اَمْ!.
.
.
میگـــــویَمْ سَنْـــــگینےِ לَرْسْ هآیَـــــمْ اَسْـــــتْ…
.
.
اَمآ نِمیـלآنَنْدْ
.
.
سَنْگینـــــےِ לَرْسْ هآیـــــے اَسْـــــتْ ڪــﮧِ اَزْ לُنْیـــــآ وَ آלَمْـــــهآیَـــــشْ

گِـــــرِفْتَـــــمْ!.

علیرضا چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 17:29 http://www.ghasedak68.blogfa.com

ما هم امروز استاد رفت بیرون برای یه ربعی و کلا کلاس مشورتی امتحان رو برگزار کردیم....یه نفر که خیلی بلد بود از سوال یک بلند بلند توضیح داد تا سوال آخر.....دوربینم نداریم...صرفا چون ارشدیم بهمون اعتماد کردن.....ما هم که سو استفاده کن

حالا درس خوندون پسر بود یا دختر :))))
خوش بحالدون :((

کوچولو چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 21:37 http://ou-man917.blogfa.com

ﺑﻪ ﺗﻮ ﺳﻮﮔﻨﺪ ، ﺑﻪ ﺭﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺮﺥ
ﻭ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻋﺸﻖ ﻓﻨﺎ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺁﻧﭽﻪ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﺗﻮﯾﯽ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺁﻏﺎﺯ من و ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﻨﯽ......

sanaz جمعه 20 دی 1392 ساعت 16:06 http://www.shokolatsorati.blogfa.com

برای قصه ای که با
“یکی بود و یکی نبود” شروع میشود
پایانی بهتر از
آوارگی کلاغ نمی توان نوشت

فافا جمعه 20 دی 1392 ساعت 18:57

باشد تا رستگار شوید حقتونه:)))

:|
سازمان یونیسف:|
یونسکو:|
حقوق بشر :|

[ بدون نام ] یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 22:32

فَــرقـی نِـمـیـکُـنـد

کـه ســآعَـت هـآ تَـمـآشـآیَـت کُــنَــم

یـآ لَـحَــظـآتــی چَـنــد

مُــهــم آن حــس عَــجـیـبـی ســت

کـه تـآ هَـمـیـشـه وُجــودَم رآ دَر بَــر مـیـگـیـرَد

پ اسمتون کو!!! :)

کوچولو دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 15:45 http://ou-man917.blogfa.com

یک سلام از بی کسی تقدیم تو

از درون کوچه ی دلواپسی تقدیم تو

هستی ما گرچه ناقابل ولی تقدیم تو

یک سبد گلهای ناز اطلسی تقدیم تو

سودی خانم دوشنبه 30 دی 1392 ساعت 11:07 http://http://606486.blogfa.com/

امتحان رو چکار کردید؟

فعلا که زدن غایب در امتحان ...

ندا سه‌شنبه 29 بهمن 1392 ساعت 09:02 http://nedakarimi74.blogfa.com

سلام وب قشنگی داری ب منم سربزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد